Teletext - The History Comes Back

Music
Music
 
 Search the web
Search
 
Download
Download
 
 Entertainment
Entertainment
 
Know About us
About us
 
Website's Help
Help
 
   
 
Home Page
Home

Website's Archive
Archive

Links
 Links
Website's Gallery
Gallery
Website's News
News
Contact me...
Contact

 

 
 
                                                                                         
 

About us
About us

چگونه شد که به فکر باز کردن این وبلاگ افتادم؟ 

امروز میخواهم در مورد اینکه چطور شد من به فکر باز کردن یک وبلاگ افتادم صحبت کنم.

نمی دانم تا حالا برای شما پیش آمده که چند نفر دور هم جمع شوید و در مورد چیزهای عجیب جهان بحث کنید یا خیر؟ امّا این قضیه برای من و چند نفر دیگر به دلیل موقعیت کاریمان حدود جندین سال قبل شاید حدود 2 تا 3 سال قبل هر چند وقت یکبار اتفاق می افتاد و ما در مورد هر چیز از قبیل جن، حیات در کرات دیگر موجودات فضایی، راز مثلث برمودا، اهرام مصر، آفرینش انسان که چرا خدا انسان را آفرید، آفرینش هستی، پیامبران و امامان و  هر موضوعی که برای ما جالب بود، بحث میکردیم. این بحث ها و حرفها به اندازه ی چشم گیری بر روی ما تأثیر داشت. خلاصه اینکه ما از لکه ی روی پای چپ یک مورچه گرفته تا راز آفرینش آسمان ها از نکته به نکته آن سئوال استخراج میکردیم و در مورد آن بحث میکردیم.

تا اینکه یک روز ما به فکر آن افتادیم وبسایتی در مورد همین موضوعات روی کار آوریم، تا از نظرات مردم هم استفاده ببریم من تا اون وقت هیچ گاه در باره ی این بحث ها در گوگل و یاهو جستجو نکرده بودم. تازه اون وقت بود بود که با وبلاگ یاهو2 یا همان پیشگویان بزرگ آشنا شدم؛ درست نمیدونم چند وقت قبل بود، من تقریبآ تمام مطالب ماههای پیشین سایت پیشگویان بزرگ، اهرام تفکری فرا زمینی و همچنین زمین تنها نیست را ذخیره کردم و بعدها یکی از دوستان به نام آقا وحید این مطالب را چاپ کردند. این را گفتم چون میخواستم شدت علاقه خودم را در این موارد بگویم. بنده تا چند وقت سرگرم خواندن این مطالب بودم. اما شروع ساخت یک وبلاگ به تأخیر افتاد و ما هنوز دست به کار نشده بودیم. اوج هیجنات من، وقتی بود که یکی از دوستان به من در مورد اولین کسی که به ماه رفته بود حرفهای عجیبی زد- حالا نمیدونم راست میگفت و واقعی بود یا نه – میگفت که: کسی که به ماه رفته بود در گفتگو و ارتباط با زمین چنین اظهار میکرد:

قربان اینجا خیلی زیاد هستند.....اینها خیلی بزرگ هستند......

خیلی زیادن.....خیلی......بزرگن........

میگفت این حرف ها رو یکی از کسانی که در سازمان فضایی کار میکرده منتشر کرده.

حالا این مطالب خواه راست و خواه نادرست، من را بیشتر متعجب ساخت و بهانه ای برای جستجوی بیشتر من برای پیدا کردن مطالب بیشتر شد. و همچنین شنیدم که بر روی بعضی از زمینهای کشاورزی به خصوص گندم، آرم های بزرگی که از روی زمین دیده نمی شدند حک شده بود. اما بعد از تلویزیون اعلام شد که این آرم ها کار دو نفر از چمن زن های حرفه ای بوده است. پس از شنیدن این خبر از تلویزیون، اولین چیزی که به ذهنم آمد این بود که شاید میخواهند برای این کار سرپوش درست کنند. (راستی!! همین چند وقت قبل هم در سایت پیشگویان بزرگ نیز مطلبی در مورد این آرم ها گذاشته شد.)

و حتی همین شیئ نورانی پرنده ای که چندین ماه قبل بر فراز چند شهر ایران به پرواز در آمده بود هم ما را به فکر انداخت البته دو سه هفته قبل هم دوباره اعلام شد که شیئ نورانی ناشناخته ای دیگری در یکی از شهرهای ایران به پرواز در آمده!!!

در زیر چند سئوال، که در مورد اسرار و رموز آفرنش جهان هست آمده:

 

1: آیا مکان اصلی انسان بهشت بوده یا زمین؟ اگر در بهشت بوده چرا اسباب اغوا و فریب آدم توسط شیطان فراهم شده و اگر در زمین بوده چرا وی را اول در بهشت سکونت داده اند؟

2: آخر فضا چیست؟ منظورم این هست که شما برای مثال از زمین خارج میشوید به سمت کهکشان دیگری، همانطور حرکت میکنید و هزاران کهکهشان را طی میکنید، آخر به کجا میرسید؟ بعضیها میگویند آسمان بعدی؟ خوب ما اگر بر خلاف آسمان بعدی حرکت کنیم به کجا میرسیم؟( البته یک جواب هست آن هم اینکه ممکن هست که آسمان ها تو در تو باشند و بالاترین آسمان عرش خداوند باشد.)

3: حروف خلاصه شده یا همان مقطعه قرآن به چه معناست؟ این حروف به چه چیزی اشاره دارد؟ به مکان دقیق آب حیات؟ پیشگویی کردن آینده؟ و یا راز رفتن از یک سیاره به سیاره دیگر را شرح میدهد؟

4: چرا ما انسانها خلق شدیم؟ خدا که میداند ما چه میکنیم، چه خواهیم کرد، و چه کرده ایم، پس چرا انسان را خلق کرد؟ خدا از همان اول آینده ی تک تک انسان ها را میدانست، میدانست که فلانی در قیامت به بهشت میرود و فلانی به جهنم! پس چرا ما را خلق کرد؟ ( البته ما خلق شده ایم تا خدا را عبادت کنیم ) منظورم این هست.... بیخیال....

5: عدد هفت؟ چرا طواف خانه ی خدا هفت مرتبه هست؟ چرا آسمان هفت طبقه دارد؟ چرا جهنم هفت در دارد؟ چرا روزهای هفته هفت روز است؟ خدا در قرآن زمین را به هفت اسم میخواند. چرا؟ خدا در قرآن زمین را به هفت تغییر و تحول وعده داده است. چرا؟ و هفت محل را به نام ارض در قرآن نام برده است. چرا؟ در بعضی روایات هم آمده که زمین هم هفت طبقه است. در قرآن آسمان به هفت نام ذکر شده است:

بنا – سقف – طرائق – طباق – شداد – رتق و فتق – الدخان.

سعی بین صفار مروه هفت شرط است.

امتحان یوسف هفت سال بود که در زندان گذشت.

سلطنت مصر، هفت سال نمود و قحطی و فراوانی هر یک هفت سال بود.

قرآن بر هفت حرف نازل شده است.

سجود بر هفت عضو است. و....

شاید جواب بعضی از آدمها این باشد که: خوب بالاخره باید یک عددی باشه دیگه.....حالا شانسی هفت انتخاب شده!

خلاصه این ها نمونه ای از سئوالاتی هست که ما از خودمون میکردیم.

همچنین مثلث برمودا را هم ما از این قافله بیرون نکردیم و آن را چندین بار موضوع بحث خود کردیم.

 خدای متعال این همه ستاره و سیاره و این همه فضا را همین طوری درست نکرده بلکه از روی حکمت میباشند. این فضای بی وسعت را که انسان امروزه با تکنولوژی مثلاً بالا و پیشرفته ی خود فقط توانسته است قطره ای از قطرات آن را بپیماید شاید هم کمتر( یک مورچه را در کهکشان راه شیری در نظر بگیرید؛ به همان اندازه ) پس، به نظر من باید در زمین دریچه ای برای رفتن به سایر نقاط فضا وجود داشته باشد عده ای این دریچه را علم میدانند که در زمین موجود است. الان میخوام یک چیزی رو بنویسم که شاید به نظر مذخرف بیاد ولی هر چیزی ممکنه!!! یادتون باشه که اینها نظرات خود من هستند؛ ممکن هست که مثلث برمودا دریچه ای به جای دیگری از فضا باشد، و ما را از زمین به یک سیاره دیگر منتقل کند. آمده است که روزی انیشتین گفته است که در زمان های قدیم عده ای از زمینیان به فضا سفر کرده اند! به این حرف ها نمی شود اعتماد کرد، ولی اگر واقعآ این حرف از دهان انیشتین خارج شده باشد، پس باید این را هم در نظر گرفت که هیچ دانشمندی، هیچ گاه حرف پوچ و بی معنایی را به میان نمی آورد و بدون مدرک هیچ گونه حرفی نمیزند. از این حرف میتوان فهمید که:

یا عده ای موجودات ناشناخته از سیارات دیگر به زمین آمده است! و یا

راهی برای انتقال انسان از کرۀ زمین به یک سیاره دیگر وجود دارد.

همچنین خدا در قرآن اشاره به این دارد که بین آسمان ها و زمین جنبندگان دیگری هم هستند. البته عده ای این جنبندگان را به جنیان و ملائک باور دارند، ولی باید این را دانست که اولاً فرشته گان و ملائک را هیچ گاه نمیتوان با جنیان به حساب آورد. ثانیاً هم اینکه در روایات آمده که جن ها فقط حق دارند که تا یک آسمان به بالا بروند( که دلیلش هم برای خودش قضیه داره) پس آسمانهای دیگر چی؟

خلاصه....ما در این موارد خیلی بحث کردیم. گاهی آن را قبول کردیم و گاهی آن را رد کردیم. دلیل اینکه من این وبلاگ رو راه انداختم این است که نظرات شما دوستان عزیز رو در این موارد بدونم. و همانطور که خدای متعال به حضرت آدم (علیه السلام) فرمود: من تو را فقط به خاطر آن پنج نفر ( پیامبر اسلام ، حضرت علی «علیه السلام»، حضرت فاطمه«سلام الله علیه»، اما حسن«ع» و امام حسین«ع» ) خلق کردم، و اگر آنها نبودند من تو را نمی آفریدم. من هم میگویم که من اگر آمدم و این وبلاگ را راه اندازی کردم فقط به خاطر این بود که یک روز، تمام مطالب همین پستی که شما هم اکنون در حال خواندن آن هستید را بنویسم و اگر این پست و دانستن نظرات شما دوست عزیز نبود، این وبلاگ هـــــــــــــــــــــــــــــــــرگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــز!!!! راه اندازی نمی شد. و به سبب همین پست بود که من مطالب پیشین رو نوشتم.

ممنون که من را تحمل کردید.

: نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم دی 1384 | نظرات

 

 

 

 

 

 


 
Add to your favourites

© 2006 TeleText. All rights reserved.